آزارم میدهـــــــــی ..

به عمد ... یا غیر عمد خدا میداند ...

اما من آنقدر خسته ام

آنقدر شکسته ام که هیچ نمی گویم ...

حتی دیگر رنجیدن هم از یادم رفته است ...

اشک میریزم ...

سکوت میکنم و تو ...

همچنان ادامه میدهی ...

نفرینت هم نمی کنم ...

خیالت راحــتـــــ . . .

شکســـــته ها نفرین هم بکــنند ،

گیرا نیســـت … !

نـــفرین ،

ته ِ دل می خـواهد ..

دلِ شکســـته هـم که دیگر

ســــر و ته ندارد ...
2 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/06/01 - 10:57
پیوست عکس:
image.jpg
image.jpg · 500x333px, 41KB